Monday, October 04, 2004
تاريخچه اي در ارتباط با پرچم ايران كه يكي از دوستانم از اينترنت گردآوري كرده بود و به نظرم جالب آمد:
---------------
نخستين پرچم، به قيام كاوه آهنگر عليه ظلم و ستم آژي دهاك(ضحاك) بر ميگردد. در آن هنگام كاوه براي آن كه مردم راعليه ضحاك
بشوراند، پيش بند چرمي خود را بر سر چوبي كرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شدند. سپس كاخ فرمانرواي خونخوار را در هم كوبيد و فريدون را بر تخت شاهي نشانيد فريدون نيز پس از آن فرمان داد تا پاره چرم پيش بند كاوه را با ديباهاي زرد و سرخ و بنفش آراستند و دُر و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهي خواند و بدين سان " درفش كاويان " پديد آمد. نخستين رنگهاي پرچم ايران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنكه نشانه اي ويژه بر روي آن وجود داشته باشد. درفش كاويان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاريخ تا پيش از حمله اعراب به ايران، بويژه در زمان ساسانيان و هخامنشيان پرچم ملي و نظامي ايران را درفش كاويان ميگفتند، هر چند اين درفش كاوياني اساطيري نبوده است درفش كاويان از پوست پلنگ درست شده، به درازاي دوازده ارش كه اگر هر ارش را كه فاصله بين نوك انگشتان دست تا بندگاه آرنج است 60 سانتي متر به حساب آوريم تقريباٌ پنج متر عرض و هفت متر طول ميشود. درفش كاويان زمان ساسانيان ازپوست شير يا پلنگ ساخته شده بود، بدون آنكه نقش جانوري بر روي آن باشد. هر پادشاهي كه به قدرت مي رسيد تعدادي جواهر بر آن مي افزود. به هنگام حملهٌ اعراب به ايران، درجنگي كه در اطراف شهر نهاوند در گرفت درفش كاويان به دست آنان افتاد و چون آن را همراه با فرش مشهور " بهارستان " نزد عمربن خطاب خليفه مسلمانان، بردند وي از بسياري گوهرها، دُرها و جواهراتي كه به درفش آويخته شده بود دچار شگفتي شد سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانيدند
فتح ايران به دست اعراب ، ايرانيان تا دويست سال هيچ درفش يا پرچمي نداشتند و تنها دو تن از قهرمانان ملي ايران زمين، يعني ابومسلم خراساني و بابك خرم دين داراي پرچم بودند. ابومسلم پرچمي يكسره سياه رنگ داشت و بابك سرخ رنگ به همين روي بود كه طرفداران اين دو را سياه جامگان و سرخ جامگان مي خواندند. از آنجائي كه علماي اسلام تصويرپردازي و نگارگري را حرام ميدانستند تا سالهاي مديد هيچ نقش و نگاري از جانداران بر روي درفش ها تصويرنمي شد
نخستين تصوير بر روي پرچم ايران در سال 355 خورشيدي 976 ميلادي كه غزنويان، با شكست دادن سامانيان، زمام اموررا در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوي براي نخستين بار دستور داد نقش يك ماه را بر روي پرچم خود كه رنگ زمينه آن يكسره سياه بود زردوزي كنند. سپس در سال خورشيدي ( 1031 ميلادي ) سلطان مسعود غزنوي به انگيزه دلبستگي به شكارشير دستور داد نقش و نگار يك شير جايگزين ماه شود و از آن پس هيچگاه تصويرشير از روي پرچم ملي ايران برداشته نشد تا انقلاب ايران در سال 1979 ميلادي
افزوده شدن نقش خورشيد بر پشت شير در زمان خوارزمشاهيان يا سلجوقيان سكه هائي زده شد كه بر روي آن نقش خورشيد بر پشت آمده بود، رسمي كه به سرعت در مورد پرچمها نيز رعايت گرديد. در موردعلت استفاده از خورشيد دو ديدگاه وجود دارد، يكي اينكه چون شير گذشته از نماد دلاوري و قدرت، نشانه ماه مرداد ( اسد ) هم بوده و خورشيد در ماه مرداد دراوج بلندي و گرماي خود است، به اين ترتيب همبستگي ميان خانه شير ( برج اسد با ميانهٌ تابستان نشان داده مي شود. نظريه ديگر بر تاًثير آئين مهرپرستي و ميترائيسم در ايران دلالت دارد و حكايت از آن دارد كه به دليل تقدس خورشيد دراين آئين، ايرانيان كهن ترجيح دادند خورشيد بر روي سكه ها و پرچم بر پشت شير قرار گيرد
پرچم در دوران صفويان در ميان شاهان سلسله صفويان كه حدود 230 سال بر ايران حاكم بودند تنها شاه اسماعيل اول و شاه طهماسب اول بر روي پرچم خود نقش شير و خورشيد نداشتند. پرچم شاه اسماعيل يكسره سبز رنگ بود و بر بالاي آن تصوير ماه قرار داشت. شاه طهماسب نيز چون خود زادهً ماه فروردين ( برج حمل ) بود دستور داد به جاي شير و خورشيد تصوير گوسفند ( نماد برج حمل ) را هم بر روي پرچمها و هم بر سكه ها ترسيم كنند. پرچم ايران در بقيهً دوران حاكميت صفويان سبز رنگ بود و شير و خورشيد را بر روي آن زردوزي مي كردند. البته موقعيت و طرز قرارگرفتن شير درهمهً اين پرچمها يكسان نبوده، شير گه نشسته بوده، گاه نيمرخ و گاه رو به سوي بيننده. در بعضي موارد هم خورشيد از شير جدا بوده و گاه چسبيده به آن. به استناد سياحت نامهً ژان شاردن جهانگرد فرانسوي استفاده از بيرق هاي نوك تيز و باريك كه بر روي آن آيه اي از قرآن و تصوير شمشير دوسر علي يا شير خورشيد بوده، در دوران صفويان رسم بوده است. به نظر مي آيد كه پرچم ايران تا زمان قاجارها، مانند پرچم اعراب، سه گوشه بوده نه چهارگوش
پرچم در عهد نادرشاه افشار نادر كه مردي خود ساخته بود توانست با كوششي عظيم ايران را از حكومت ملوك الطوايفي رها ساخته، بار ديگر يكپارچه و متحد كند. سپاه او از سوي جنوب تا دهلي، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا، و از غرب تا موصل و كركوك و بغداد و از شرق تا مرز چين پيش روي كرد. در همين دوره بود كه تغييراتي در خور در پرچم ملي و نظامي ايران بوجود آمد.درفش شاهي يا بيرق سلطنتي در دوران نادرشاه از ابريشم سرخ و زرد ساخته مي شد و بر روي آن تصوير شير و خورشيد هم وجود داشت اما درفش ملي ايرانيان در اين زمان سه رنگ سبز و سفيد و سرخ با شيري در حالت نيمرخ و در حال راه رفتن داشته كه خورشيدي نيمه بر آمده بر پشت آن بود و در درون دايره خورشيد نوشته بود: " المك الله ". براين اساس ميتوان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلي ايران است زيرا در اين زمان بود كه براي نخستين بار اين سه رنگ بر روي پرچم هاي نظامي و ملي آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند
سر سلسلهً قاجاريان در دوران آغامحمدخان قاجار، چند تغيير اساسي در شكل ورنگ پرچم داده شد، يكي اين كه شكل آن براي نخستين بار از سه گوشه به چهارگوشه تغيير يافت و دوم اين كه آغامحمدخان به دليل دشمني كه با نادر داشت سه رنگ سبز و سفيد و سرخ پرچم نادري را برداشت و تنها رنگ سرخ را روي پرچم گذارد دايره سفيد رنگ بزرگي در ميان اين پرچم بود كه در آن تصوير شير و خورشيد به رسم معمول وجود داشت با اين تفاوت بارز كه براي نخستين بار شمشيري در دست شيرقرار داده شده بود. در عهد فتحعلي شاه قاجار، ايران داراي پرچمي دوگانه شد يكي پرچمي يكسره سرخ با شيري نشسته و خورشيد بر پشت كه پرتوهاي آن سراسر آن را پوشانده بود. نكته شگفتي آور اين كه شير پرچم زمان صلح شمشير بدست داشت در حالي كه در پرچم عهد جنگ چنين نبود. در زمان فتحعلي شاه بود كه استفاده از پرچم سفيد رنگ براي مقاصد ديپلماتيك و سياسي مرسوم شد. براي نخستين بار در زمان محمدشاه قاجار ( جانشين فتحعلي شاه ) تاجي بر بالاي خورشيد قرار داده شد. در اين دوره هم دو درفش يا پرچم به كار مي رفته است كه بر روي يكي شمشير دو سر حضرت علي و بر ديگري شير و خورشيد قرار داشت كه پرچم اول درفش شاهي و دومي درفش ملي و نظامي بود
اميركبير و پرچم ايران
ميرزا تقي خان اميركبير، بزرگمرد تاريخ ايران، دلبستگي ويژه اي به نادرشاه داشت و به همين سبب بود كه پيوسته به ناصرالدين شاه توصيه ميكرد شرح زندگي نادر را بخواند. اميركبير همان رنگ هاي پرچم نادر را پذيرفت، اما دستور داد شكل پرچم مستطيل باشد ( بر خلاف شكل سه گوشه در عهد نادرشاه ) و سراسر زمينه پرچم سفيد، با يك نوار سبز به عرض تقريبي 10 سانتي متر در گوشه بالائي و نواري سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پائين پرچم دوخته شود و نشان شير و خورشيد و شمشير در ميانه پرچم قرار گيرد، بدون آنكه تاجي بر بالاي خورشيد گذاشته شود. بدين ترتيب پرچم ايران تقريباٌ به شكل و فرم پرچم امروزي ايران درآمد
انقلاب مشروطيت و پرچم ايران با پيروزي جنبش مشروطه خواهي درايران و گردن نهادن مظفرالدين شاه به تشكيل مجلس، نمايندگان مردم در مجلس هاي اول و دوم به كار تدوين قانون اساسي و متمم آن مي پردازند. در اصل پنجم متمم قانون اساسي آمده بود: " الوان رسمي بيرق ايران، سبز و سفيد و سرخ و علامت شير و خورشيد است"، بخشي از عجلهً نمايندگان به دليل وجود شماري روحاني در مجلس بوده كه استفاده از تصوير را حرام مي دانستند. نمايندگان نوانديش در توجيه رنگهاي به كار رفته در پرچم به استدلالات ديني متوسل شدند، بدين ترتيب كه مي گفتند رنگ سبز، رنگ دلخواه پيامبر اسلام و رنگ اين دين است، بنابراين پيشنهاد مي شود رنگ سبز در بالاي پرچم ملي ايران قرار گيرد. در مورد رنگ سفيد نيز به اين حقيقت تاريخي استناد شد كه رنگ سفيد رنگ مورد علاقهً زرتشتيان است، اقليت ديني كه هزاران سال در ايران به صلح و صفا زندگي كرده اند و اين كه سفيد نماد صلح، آشتي و پاكدامني است و لازم است در زير رنگ سبز قرار گيرد. در مورد رنگ سرخ نيز با اشاره به ارزش خون شهيد در اسلام، بويژه امام حسين و جان باختگان انقلاب مشروطيت به ضرورت پاسداشت خون شهيدان اشاره گرديد. وقتي نمايندگان روحاني با اين استدلالات مجباب شده بودند و زمينه مساعد شده بود، نوانديشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شير و خورشيد كشاندند و اين موضوع را اين گونه توجيه كردند كه انقلاب مشروطيت در مرداد (سال 1285 هجري شمسي 1906 ميلادي) به پيروزي رسيد يعني در برج اسد(شير). از سوي ديگر چون اكثر ايرانيان مسلمان شيعه و پيرو علي هستند و اسدالله از القاب حضرت علي است، بنابراين شير هم نشانهً مرداد است و هم نشانهً امام اول شيعيان در مورد خورشيد نيز چون انقلاب مشروطه در ميانهً ماه مرداد به پيروزي رسيد و خورشيد در اين ايام در اوج نيرومندي و گرماي خود است پيشنهاد مي كنيم خورشيد را نيز بر پشت شير سواركنيم كه اين شير و خورشيد هم نشانهً علي باشد هم نشانهً ماه مرداد و هم نشانهً چهاردهم مرداد يعني روز پيروزي مشروطه خواهان و البته وقتي شير را نشانهً پيشواي امام اول بدانيم لازم است شمشير ذوالفقار را نيز بدستش بدهيم بدين ترتيب براي اولين بار پرچم ملي ايران به طور رسمي در قانون اساسي به عنوان نماد استقلال و حاكميت ملي مطرح شد. در سال 1336 منوچهر اقبال، نخست وزير وقت به پيشنهاد هياًتي از نمايندگان وزارت خانه هاي خارجه، آموزش و پرورش و جنگ طي بخش نامه اي ابعاد و جزئيات ديگر پرچم را مشخص كرد. بخش نامه ديگري در سال 1337 در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر شد و طي آن مقرر گرديد طول پرچم اندكي بيش از يك برابر و نيم عرضش باشد
|
---------------
نخستين پرچم، به قيام كاوه آهنگر عليه ظلم و ستم آژي دهاك(ضحاك) بر ميگردد. در آن هنگام كاوه براي آن كه مردم راعليه ضحاك
بشوراند، پيش بند چرمي خود را بر سر چوبي كرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شدند. سپس كاخ فرمانرواي خونخوار را در هم كوبيد و فريدون را بر تخت شاهي نشانيد فريدون نيز پس از آن فرمان داد تا پاره چرم پيش بند كاوه را با ديباهاي زرد و سرخ و بنفش آراستند و دُر و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهي خواند و بدين سان " درفش كاويان " پديد آمد. نخستين رنگهاي پرچم ايران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنكه نشانه اي ويژه بر روي آن وجود داشته باشد. درفش كاويان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاريخ تا پيش از حمله اعراب به ايران، بويژه در زمان ساسانيان و هخامنشيان پرچم ملي و نظامي ايران را درفش كاويان ميگفتند، هر چند اين درفش كاوياني اساطيري نبوده است درفش كاويان از پوست پلنگ درست شده، به درازاي دوازده ارش كه اگر هر ارش را كه فاصله بين نوك انگشتان دست تا بندگاه آرنج است 60 سانتي متر به حساب آوريم تقريباٌ پنج متر عرض و هفت متر طول ميشود. درفش كاويان زمان ساسانيان ازپوست شير يا پلنگ ساخته شده بود، بدون آنكه نقش جانوري بر روي آن باشد. هر پادشاهي كه به قدرت مي رسيد تعدادي جواهر بر آن مي افزود. به هنگام حملهٌ اعراب به ايران، درجنگي كه در اطراف شهر نهاوند در گرفت درفش كاويان به دست آنان افتاد و چون آن را همراه با فرش مشهور " بهارستان " نزد عمربن خطاب خليفه مسلمانان، بردند وي از بسياري گوهرها، دُرها و جواهراتي كه به درفش آويخته شده بود دچار شگفتي شد سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانيدند
فتح ايران به دست اعراب ، ايرانيان تا دويست سال هيچ درفش يا پرچمي نداشتند و تنها دو تن از قهرمانان ملي ايران زمين، يعني ابومسلم خراساني و بابك خرم دين داراي پرچم بودند. ابومسلم پرچمي يكسره سياه رنگ داشت و بابك سرخ رنگ به همين روي بود كه طرفداران اين دو را سياه جامگان و سرخ جامگان مي خواندند. از آنجائي كه علماي اسلام تصويرپردازي و نگارگري را حرام ميدانستند تا سالهاي مديد هيچ نقش و نگاري از جانداران بر روي درفش ها تصويرنمي شد
نخستين تصوير بر روي پرچم ايران در سال 355 خورشيدي 976 ميلادي كه غزنويان، با شكست دادن سامانيان، زمام اموررا در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوي براي نخستين بار دستور داد نقش يك ماه را بر روي پرچم خود كه رنگ زمينه آن يكسره سياه بود زردوزي كنند. سپس در سال خورشيدي ( 1031 ميلادي ) سلطان مسعود غزنوي به انگيزه دلبستگي به شكارشير دستور داد نقش و نگار يك شير جايگزين ماه شود و از آن پس هيچگاه تصويرشير از روي پرچم ملي ايران برداشته نشد تا انقلاب ايران در سال 1979 ميلادي
افزوده شدن نقش خورشيد بر پشت شير در زمان خوارزمشاهيان يا سلجوقيان سكه هائي زده شد كه بر روي آن نقش خورشيد بر پشت آمده بود، رسمي كه به سرعت در مورد پرچمها نيز رعايت گرديد. در موردعلت استفاده از خورشيد دو ديدگاه وجود دارد، يكي اينكه چون شير گذشته از نماد دلاوري و قدرت، نشانه ماه مرداد ( اسد ) هم بوده و خورشيد در ماه مرداد دراوج بلندي و گرماي خود است، به اين ترتيب همبستگي ميان خانه شير ( برج اسد با ميانهٌ تابستان نشان داده مي شود. نظريه ديگر بر تاًثير آئين مهرپرستي و ميترائيسم در ايران دلالت دارد و حكايت از آن دارد كه به دليل تقدس خورشيد دراين آئين، ايرانيان كهن ترجيح دادند خورشيد بر روي سكه ها و پرچم بر پشت شير قرار گيرد
پرچم در دوران صفويان در ميان شاهان سلسله صفويان كه حدود 230 سال بر ايران حاكم بودند تنها شاه اسماعيل اول و شاه طهماسب اول بر روي پرچم خود نقش شير و خورشيد نداشتند. پرچم شاه اسماعيل يكسره سبز رنگ بود و بر بالاي آن تصوير ماه قرار داشت. شاه طهماسب نيز چون خود زادهً ماه فروردين ( برج حمل ) بود دستور داد به جاي شير و خورشيد تصوير گوسفند ( نماد برج حمل ) را هم بر روي پرچمها و هم بر سكه ها ترسيم كنند. پرچم ايران در بقيهً دوران حاكميت صفويان سبز رنگ بود و شير و خورشيد را بر روي آن زردوزي مي كردند. البته موقعيت و طرز قرارگرفتن شير درهمهً اين پرچمها يكسان نبوده، شير گه نشسته بوده، گاه نيمرخ و گاه رو به سوي بيننده. در بعضي موارد هم خورشيد از شير جدا بوده و گاه چسبيده به آن. به استناد سياحت نامهً ژان شاردن جهانگرد فرانسوي استفاده از بيرق هاي نوك تيز و باريك كه بر روي آن آيه اي از قرآن و تصوير شمشير دوسر علي يا شير خورشيد بوده، در دوران صفويان رسم بوده است. به نظر مي آيد كه پرچم ايران تا زمان قاجارها، مانند پرچم اعراب، سه گوشه بوده نه چهارگوش
پرچم در عهد نادرشاه افشار نادر كه مردي خود ساخته بود توانست با كوششي عظيم ايران را از حكومت ملوك الطوايفي رها ساخته، بار ديگر يكپارچه و متحد كند. سپاه او از سوي جنوب تا دهلي، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا، و از غرب تا موصل و كركوك و بغداد و از شرق تا مرز چين پيش روي كرد. در همين دوره بود كه تغييراتي در خور در پرچم ملي و نظامي ايران بوجود آمد.درفش شاهي يا بيرق سلطنتي در دوران نادرشاه از ابريشم سرخ و زرد ساخته مي شد و بر روي آن تصوير شير و خورشيد هم وجود داشت اما درفش ملي ايرانيان در اين زمان سه رنگ سبز و سفيد و سرخ با شيري در حالت نيمرخ و در حال راه رفتن داشته كه خورشيدي نيمه بر آمده بر پشت آن بود و در درون دايره خورشيد نوشته بود: " المك الله ". براين اساس ميتوان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلي ايران است زيرا در اين زمان بود كه براي نخستين بار اين سه رنگ بر روي پرچم هاي نظامي و ملي آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند
سر سلسلهً قاجاريان در دوران آغامحمدخان قاجار، چند تغيير اساسي در شكل ورنگ پرچم داده شد، يكي اين كه شكل آن براي نخستين بار از سه گوشه به چهارگوشه تغيير يافت و دوم اين كه آغامحمدخان به دليل دشمني كه با نادر داشت سه رنگ سبز و سفيد و سرخ پرچم نادري را برداشت و تنها رنگ سرخ را روي پرچم گذارد دايره سفيد رنگ بزرگي در ميان اين پرچم بود كه در آن تصوير شير و خورشيد به رسم معمول وجود داشت با اين تفاوت بارز كه براي نخستين بار شمشيري در دست شيرقرار داده شده بود. در عهد فتحعلي شاه قاجار، ايران داراي پرچمي دوگانه شد يكي پرچمي يكسره سرخ با شيري نشسته و خورشيد بر پشت كه پرتوهاي آن سراسر آن را پوشانده بود. نكته شگفتي آور اين كه شير پرچم زمان صلح شمشير بدست داشت در حالي كه در پرچم عهد جنگ چنين نبود. در زمان فتحعلي شاه بود كه استفاده از پرچم سفيد رنگ براي مقاصد ديپلماتيك و سياسي مرسوم شد. براي نخستين بار در زمان محمدشاه قاجار ( جانشين فتحعلي شاه ) تاجي بر بالاي خورشيد قرار داده شد. در اين دوره هم دو درفش يا پرچم به كار مي رفته است كه بر روي يكي شمشير دو سر حضرت علي و بر ديگري شير و خورشيد قرار داشت كه پرچم اول درفش شاهي و دومي درفش ملي و نظامي بود
اميركبير و پرچم ايران
ميرزا تقي خان اميركبير، بزرگمرد تاريخ ايران، دلبستگي ويژه اي به نادرشاه داشت و به همين سبب بود كه پيوسته به ناصرالدين شاه توصيه ميكرد شرح زندگي نادر را بخواند. اميركبير همان رنگ هاي پرچم نادر را پذيرفت، اما دستور داد شكل پرچم مستطيل باشد ( بر خلاف شكل سه گوشه در عهد نادرشاه ) و سراسر زمينه پرچم سفيد، با يك نوار سبز به عرض تقريبي 10 سانتي متر در گوشه بالائي و نواري سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پائين پرچم دوخته شود و نشان شير و خورشيد و شمشير در ميانه پرچم قرار گيرد، بدون آنكه تاجي بر بالاي خورشيد گذاشته شود. بدين ترتيب پرچم ايران تقريباٌ به شكل و فرم پرچم امروزي ايران درآمد
انقلاب مشروطيت و پرچم ايران با پيروزي جنبش مشروطه خواهي درايران و گردن نهادن مظفرالدين شاه به تشكيل مجلس، نمايندگان مردم در مجلس هاي اول و دوم به كار تدوين قانون اساسي و متمم آن مي پردازند. در اصل پنجم متمم قانون اساسي آمده بود: " الوان رسمي بيرق ايران، سبز و سفيد و سرخ و علامت شير و خورشيد است"، بخشي از عجلهً نمايندگان به دليل وجود شماري روحاني در مجلس بوده كه استفاده از تصوير را حرام مي دانستند. نمايندگان نوانديش در توجيه رنگهاي به كار رفته در پرچم به استدلالات ديني متوسل شدند، بدين ترتيب كه مي گفتند رنگ سبز، رنگ دلخواه پيامبر اسلام و رنگ اين دين است، بنابراين پيشنهاد مي شود رنگ سبز در بالاي پرچم ملي ايران قرار گيرد. در مورد رنگ سفيد نيز به اين حقيقت تاريخي استناد شد كه رنگ سفيد رنگ مورد علاقهً زرتشتيان است، اقليت ديني كه هزاران سال در ايران به صلح و صفا زندگي كرده اند و اين كه سفيد نماد صلح، آشتي و پاكدامني است و لازم است در زير رنگ سبز قرار گيرد. در مورد رنگ سرخ نيز با اشاره به ارزش خون شهيد در اسلام، بويژه امام حسين و جان باختگان انقلاب مشروطيت به ضرورت پاسداشت خون شهيدان اشاره گرديد. وقتي نمايندگان روحاني با اين استدلالات مجباب شده بودند و زمينه مساعد شده بود، نوانديشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شير و خورشيد كشاندند و اين موضوع را اين گونه توجيه كردند كه انقلاب مشروطيت در مرداد (سال 1285 هجري شمسي 1906 ميلادي) به پيروزي رسيد يعني در برج اسد(شير). از سوي ديگر چون اكثر ايرانيان مسلمان شيعه و پيرو علي هستند و اسدالله از القاب حضرت علي است، بنابراين شير هم نشانهً مرداد است و هم نشانهً امام اول شيعيان در مورد خورشيد نيز چون انقلاب مشروطه در ميانهً ماه مرداد به پيروزي رسيد و خورشيد در اين ايام در اوج نيرومندي و گرماي خود است پيشنهاد مي كنيم خورشيد را نيز بر پشت شير سواركنيم كه اين شير و خورشيد هم نشانهً علي باشد هم نشانهً ماه مرداد و هم نشانهً چهاردهم مرداد يعني روز پيروزي مشروطه خواهان و البته وقتي شير را نشانهً پيشواي امام اول بدانيم لازم است شمشير ذوالفقار را نيز بدستش بدهيم بدين ترتيب براي اولين بار پرچم ملي ايران به طور رسمي در قانون اساسي به عنوان نماد استقلال و حاكميت ملي مطرح شد. در سال 1336 منوچهر اقبال، نخست وزير وقت به پيشنهاد هياًتي از نمايندگان وزارت خانه هاي خارجه، آموزش و پرورش و جنگ طي بخش نامه اي ابعاد و جزئيات ديگر پرچم را مشخص كرد. بخش نامه ديگري در سال 1337 در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر شد و طي آن مقرر گرديد طول پرچم اندكي بيش از يك برابر و نيم عرضش باشد