Sunday, April 24, 2005
دل غمديده ما درجهان غمخوار هم دارد *** دل براي راز دل محــرم اسـرارهم دارد
سخن بسيار دارد دل زجور روزگار اما *** اگر گويد سخن داند ضرر بسيار هم دارد
نميگويم بغير از حق بعالـم گر چه ميدانم *** كه گوش از بهر بشنيدن دروديوار هم دارد
زبان سرخ سر سبزرا آخر ميدهد بر باد *** چون حرف حـق گفتـن طناب دار هم دارد
اگر تيغ تو ميبـرد مبـر نان كسي هرگـز *** كه اين برندگي را خنجر خونخوار هم دارد
بجـاي نوش دائـم ميزني نيـش و نميداني *** كه اين راه وروش را عقرب جرار هم دارد
به گرد هيچ بهرهيچ درعالم مپيچ اي هيچ *** كه اين پيچـيدگي رادر طبيعت مار هم دارد
غني حق ضعيفان را به غارت ميبــرد اما *** نميـدانـد جهــان يــك خـالـق قهــارهـم دارد
مكن ظلم وستم ظالم بترس ازآه مظلومان *** كه روز روشــن هر فرد شـام تار هم دارد
هنوز اي مدعـي بهر فراز دار در عالـم *** علي مرد خدا درمكتب خود ميثم تمارهم دارد
گنه كارم من ژوليده يارب خود تو ميداني *** كه گل با آن همه حسن ولطافت خارهم دارد
|
سخن بسيار دارد دل زجور روزگار اما *** اگر گويد سخن داند ضرر بسيار هم دارد
نميگويم بغير از حق بعالـم گر چه ميدانم *** كه گوش از بهر بشنيدن دروديوار هم دارد
زبان سرخ سر سبزرا آخر ميدهد بر باد *** چون حرف حـق گفتـن طناب دار هم دارد
اگر تيغ تو ميبـرد مبـر نان كسي هرگـز *** كه اين برندگي را خنجر خونخوار هم دارد
بجـاي نوش دائـم ميزني نيـش و نميداني *** كه اين راه وروش را عقرب جرار هم دارد
به گرد هيچ بهرهيچ درعالم مپيچ اي هيچ *** كه اين پيچـيدگي رادر طبيعت مار هم دارد
غني حق ضعيفان را به غارت ميبــرد اما *** نميـدانـد جهــان يــك خـالـق قهــارهـم دارد
مكن ظلم وستم ظالم بترس ازآه مظلومان *** كه روز روشــن هر فرد شـام تار هم دارد
هنوز اي مدعـي بهر فراز دار در عالـم *** علي مرد خدا درمكتب خود ميثم تمارهم دارد
گنه كارم من ژوليده يارب خود تو ميداني *** كه گل با آن همه حسن ولطافت خارهم دارد